هم مذاکره، هم اجرای گام سوم اروپا به برجام شلیک میکند؟!، پادزهر تحریم نفتی، طلای دست دوم بخریم یا نخریم؟، دو شوک پیاپی ارز در دهه نود، افشاگریهای جدید وزیر بهداشت، شکست بوریس جانسون، نوعروسان کوچک قربانی بیقانونی، عذرخواهی آملی لاریجانی و صدور حکم قلع و قمع برج سعادتآباد، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه چهاردهم شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شدند که تشریح جزئیات گفتوگوها با فرانسه توسط روحانی و گزارشهایی از رو به پایان بودن مهلت اروپاییها در رابطه با حفظ برجام با عناوینی همچون هنوز به توافق نهایی نرسیدهایم گام سوم را برمیداریم (ایران)، ختم میانجی (جوان)، اروپا باز هم در خان آمریکا ماند (خراسان)، فرصت پایانی اروپا (شرق)، هم مذاکره، هم اجرای گام سوم (اعتماد) و «تقریباً مفت»! قیمت پیشنهادی اروپا برای برجام (کیهان) در صفحات نخست روزنامههای امروز به خبر اصلی تبدیل شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره با موضوعات دیگر در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
وزرا مقصرند، وکلا بیشتر
محسن پیرهادی، مدیرمسئول روزنامه رسالت در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان وزرا مقصرند، وکلا بیشتر نوشت: مجلس شورای اسلامی، مرتبا در تاکیدات مقام معظم رهبری و بر اساس قانون اساسی، مسئولیت ریل گذاری برای دستگاههای اجرایی کشور را بر عهده دارد. هرگاه یکی از دستگاههای اجرایی، اشکالی داشته باشد یا حتی به طور کلی از ریل و مسیر اصلی خدمتگزاری به مردم خارج شده باشد، مجلس شورای اسلامی میتواند ورود کند و با ابزارهای نظارتی خود از جمله استیضاح، سؤال یا طرح تحقیق و تفحص، دستگاه متخلف را به مسیر اصلی بازگرداند. اما سؤال اینجاست که وقتی خود ریل گذار، از ریل خارج میشود، چه باید کرد؟
به نظر میرسد که آیین نامه داخلی یا حتی برخی قوانین بالادستی در حوزه رعایت شأن مجلس، نقایصی دارند. اگر نماینده متخلفی به علت معاونت در اخلال در بازار خودرو بازداشت شود، شأن نمایندگی به خطر نیفتاده است، اما اگر همان نماینده پس از تودیع وثیقه و رهایی از بازداشت، به جلسات خانه ملت بازگردد، آنچه لگدمال شده، شأن و اعتبار نمایندگی مردم است. تصور کنید دستگاه سیاست خارجی در موارد متعدد اشتباهات یا تشخیصهای غلطی داشته باشد و خدای ناکرده، از موضع اقتدار و عزت، با بیگانگان مواجه نشود. چه نهادی به جز مجلس شورای اسلامی و چه کسانی جز نمایندگان مردم، میتوانند این اقتدار را به مواضع دستگاه دیپلماسی برگردانند؟
اگر مجلس، به نقش خود در این حوزه عمل کند، آیا باز هم نیاز است که رهبر معظم انقلاب، به میدان بیایند و در اغلب موارد با مواضع مستحکم، جای خالی دستگاههای متولی را پر کنند؟ از قضا، خلاف تصور بسیاری، معتقدم شأن نمایندگی بسیار بالاست و بهارستان نشینان، از آن جا که نماینده مردمند، از جایگاه و احترام فوق العادهای برخوردارند و احترام به آن ها، احترام به موکلان آنها یعنی مردم شهرها و روستاهاست. دقیقا از همین روست که معتقدم باید با نماینده متخلف یا نماینده بی احتیاط که شأن و وجاهت وکالت مردم را ندارد، برخورد شود تا شأن نمایندگی حفظ شود. عکس سلفی با موگرینی، توهین نماینده یک شهر جنوبی به کارمند گمرک، بازداشت دو نماینده، ماجرای منتشر شده از نمایندهای در فرودگاه و دهها مثال دیگر، از جمله مواردی هستند که نشان میدهد نمایندگی مردم، آدابی دارد و هیچ کس نباید پیش از کسب ادب نمایندگی، این جامه را بر تن کند.
شش سال از عمر دولت گذشته است و هیچ کس، از هیچ جریانی از وضعیت مسکن در کشور راضی نیست. همه این را میدانند، اما هر بار که وزیر سابق مسکن با طرح استیضاح به مجلس فرا خوانده میشد، با رأی اعتمادی بیشتر از مرتبه قبل و با لبخندی بر لب، مجلس را ترک میکرد. در آخر هم، کسی که عمده طرحهای مسکن کشور را متوقف کرده و حتی مسکن مهر که از جمله تعهدات دولت به مردم بود را مزخرف میخواند، به خواست خود، وزارت را کنار گذاشت، اگر نه هیچ کس در دولت و مجلس، ارادهای برای بازگرداندن این وزارتخانه مهم به ریل اصلی نداشت. حال که وضعیت مسکن در کشور به مرز بحران رسیده، چه کسی پاسخگوی این همه ظرفیت سوزی است. من بر این باورم که کسانی که از مردم وکالت داشته اند که نظارت کنند و نکرده اند، بیش از خود وزیر مسکن و دستگاه اجرایی مربوطه مقصرند.
مثالها فراوانند ومجال اندک، اما آن چه باید در ماههای آینده بارها بر آن تأکید کرد آن است که در نباید بر پاشنه سابق بچرخد. مجلس آینده، نه تنها نباید محل ظرفیت سوزی باشد، بلکه باید کانون
پایان پایداری یک جبهه عجیب؟
روزنامه اعتماد در بخشی از گزارشی با عنوان پایان پایداری یک جبهه عجیب؟ در شماره امروز خود نوشت: «جبهه پایداری»؛ گروهی که ظهور و بروزش از فراکسیون «انقلاب اسلامی» در مجلس هشتم شروع شد و با حمایت دولت محمود احمدینژاد در انتخابات سال ۹۰ توانست ۸۲ کرسی از ۲۹۰ کرسی را در مجلس نهم به دست بیاورد. هرچند بعد از کوچ اجباری احمدینژاد از خیابان پاستور روند نزولی این طیف هم آغاز شد، اما همچنان به عنوان گروهی که در طیف راست تندرو تعریف میشود، نقش خود را در معادلات انتخاباتی بازی میکند. البته وقتی به تعریف اهالی اردوگاه اصولگرایی میرسد، از آنها به عنوان «بازی بههم زن» و «بچه شلوغکن» یاد میشود. با وجود همه اینها، اما دیروز صحبتهای ملانوری، دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب، حاکی از آن بود که فعالیت این جبهه در طول این سالها بدون مجوز و برخلاف قانون بوده است. هرچند پروانه مافی، عضو قوه مقننه در کمیسیون ماده ۱۰ احزاب به «اعتماد» میگوید، باید میان حزب پایداری و جبهه پایداری تفاوت قائل شد و این دو مقوله جدا از هم هستند، اما آنطورکه ملانوری میگوید اتفاقا منظور دبیر کمیسیون از طرح چنین موضوعی دقیقا همان جبهه پایداری است چراکه او در ادامه گفته است: «به نظر ما جبهه پایداری وجاهت قانونی ندارد. جبههها باید حضور خود را به اطلاع کمیسیون ماده ۱۰ قانون احزاب برسانند».
«مافی» نیز این صحبت را تایید میکند و میگوید: «تا زمانی که همه جبههها مراحل قانونی خود را طی نکرده باشند و احزابی را که معرفی میکنند، همه در چارچوب قانون ماده ۱۰ احزاب نباشد، فاقد مجوز قانونی هستند و مسلم است که فعالیتشان بدون مجوز وجهه قانونی ندارد.» این نماینده عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور در مجلس همچنین ادامه میدهد: «جبهه پایداری برای آنکه به رسمیت شناخته شود باید تمام این مراحل را پشت سر بگذارد وگرنه اجازه فعالیت ندارد.»
بحث غیرقانونی بودن جبهه پایداری از آن دست بحثهایی است که اعضای این جبهه معمولا نتوانستهاند تحملش کنند و در گذشته نیز هر بار صحبتی از این منع قانونی به میان آمده، پایداریها بلافاصله نسبت به آن واکنش نشان دادهاند. مجید متقیفر، سخنگوی جبهه پایداری در این رابطه به نامهنیوز گفته است: «این سخنان درست نیست و ما قویا اعلام میکنیم که قانونی هستیم. جبهه پایداری تمام ضوابطی را که خواسته شده بود رعایت کرده است و فقط در تعدادی از شهرستانها مجوز اخذ نشده است که در آنها هم متاسفانه فرماندارها مشکلاتی ایجاد کردند.» او میگوید: «جبهه پایداری در تهران و عموم شهرستانها دارای مجوز است و اگر پایداری غیرقانونی است چطور مجوز فعالیت در اقصینقاط ایران دارد؟ با همین گزاره میتوان دریافت که ادعای غیرقانونی بودن جبهه پایداری خلاف واقع است.»
آیا آمریکا دولت پنهان دارد؟
سید علیرضا کریمی سردبیر روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان دولت پنهان آمریکا نوشت: گویا همانطور که ما اینجا از دولت پنهان و تاثیراتش میگوییم، در آمریکا نیز با چنین موضوعی روبرو هستیم. البت با این تفاوت که گفته میشود دولت پنهان اینجا خارج از دولت است و در آمریکا در داخل دولت. «تد کروز» سناتور جمهوری خواه مدعی شده در داخل دولت ترامپ، دولتی پنهانی وجود دارد که تلاش میکند تصمیمات ضد ایرانی دولت اصلی را تعدیل کند. وی معتقد است این دولت در صدد حفظ برجام و تضعیف فشار حداکثری بر تهران است.
بنده نیز با این ادعا هم داستانم، اما نه به این شکل! حتما سناتور تندرو آمریکایی بهتر از من و شما از ساختار و لایههای قدرت در کشور خود آگاه است لیکن مشخص نیست با چه هدفی در این مورد «به خصوص» به اصطلاح خود را به آن راه زده است. امر مشاوره و تحلیل و سپس تصمیم در ایالات متحده بسیار جدی گرفته میشود. در واقع ساختارها به گونهای شکل گرفته اند که از رئیس جمهور گرفته تا وزیر و وکیل موظف هستند قبل از هر تصمیم اجرایی وتقنینی نظر مشاوران و تحلیلگران زبده و کارآزموده که یک عمر شغل شان این بوده را جویا شوند. هرچند ممکن است مسئولی در این کشور احساس بدی نسبت به مشاوران و تحلیلگران داشته و صرفا برای آنکه عرف را رعایت کرده باشد نظر آنان را جویا شود و همان تصمیم اولیه خود را بگیرد، ولی بهرحال این موضوع امری مهم و محتوم است. از سوی دیگر نباید از ذهن دور نگهداشت این موضوع هم ممکن است رخ دهد که مشاوران و تحلیلگران آمریکایی برای خوشآمد مقام مسئول - مثلا رئیس جمهور- نظرات کارشناسی خود را ارائه دهند که باز هم اصل قضیه را نمیتوان منکر شد.
موجز و خلاصه عرض کنم: اگر این تحلیلگران و مشاوران در لایههای قدرت ایالات متحده نباشند قطعا تصمیماتی به شدت اسفناکتر حداقل در سیاست خارجی اتخاذ میشد. به نوعی نظرات کارشناسی این تحلیلگران «سرعت گیری» برای تصمیمات شتابزده و غیرعقلانی حاکمان کاخسفید است.
بد نیست اینجا یک مثال بیاورم تا کمی عمیقتر شوید. در دوران بوش پسر، آمریکا پس از خلع دیکتاتور، در منجلاب عراق گیر افتاده بود. در یکی از همین جلساتی که میان رئیس جمهور و تیم تحلیلگران سیا در اتاق بیضی کاخ سفید برگزار میشود در میان بهت حضار، بوش پسر از تفاوت شیعه و سنی میپرسد!
عرضم این نکته است که این تحلیلگران از دولت پول میگیرند که از بام تا شام اطلاعات لازم را در هر بخش جمع آوری کرده، گزارش بنویسند و سپس تحلیل خود را ارائه دهند. نمیخواهم بگویم مو لای درز این داستان نمیرود چرا که فی المثل بارها و بارها به دلیل وابستگی مالی سیا به کاخ سفید روسای سازمان، تحلیلگران خود را مجبور کردند تحلیلی در حضور رئیس جمهور ارائه دهند که به مقام اول آمریکا برنخورد! اما من حیث المجموع عرف چنین بود که عرض کردم.
اما درباره ادعای سناتور جمهوری خواه لازم است گفته شود مطمئنا تحلیلگران میز ایران در نهادهای مختلف آمریکایی تصمیم گیران کاخ سفید را از تداوم روند فعلی برحذر داشته و خواستار تجدیدنظر شده اند. دیتاهای موجود این آلارم را میدهد که انتهای این کشمکش، خواسته آمریکا در مورد ایران را برآورده نمیکند. شکافهای ایجاد شده میان ترامپ و بولتون را میتوان از نتایج تحلیلها و گزارشهایی دانست که به صورت منظم به ساختمان کاخ سفید میرود تا رئیس جمهور آن را مطالعه و سپس تصمیم بگیرد. حتما میان این مطالب و ادعاهای جان بولتون زاویه آشکاری وجود دارد.
اشتباه نشود! تصور نکنید تحلیلگران میز ایران، عاشق ایرانیها هستند و دل شان به دل ما گره خورده! خیر. شاید جالب باشد بدانید کارشناسانی را برای میز ایران به کار میگمارند که اتفاقا از سیستم مستقر در تهران تنفر نیز داشته باشند. همانطور که تحلیلگران میز کره شمالی از کره شمالی تنفر دارند. اما بهرحال تحلیلهای آنان منطبق بر واقعیاتی است که میبینند و میشنوند.
حال اینکه سناتور تندرو از دولت پنهان در دولت اصلی میگوید، قطعا آدرس غلط دادن به رسانههاست. در واقع دولت پنهان همین تحلیلگرانی هستند که قطعا تلاش داشتند ترامپ را از گمراهی نجات دهند تا تصمیم شایستهای بگیرد. تصمیمی بگیرد که بیش از این وجهه آمریکا در دنیا لطمه نبیند و تجربههای تلخ گذشته تکرار نشود. واشنگتن در سالهای گذشته اشتباهات فراوانی را در سیاست خارجی مرتکب شده که میتواند درس عبرت مناسبی برای حاکمان فعلی باشد. بنده امیدوارم تحلیلگران آمریکایی بتوانند ترامپ را مجاب کنند که گوش به توصیههای فاشیستهای نئوکان ندهد.
منبع :سایت خبری تابناک
آدرس تلگرام: https://t.me/uniquemans یا @uniquemans
آدرس اینستاگرام: @pirozshodan