مهمترین نقاط عطف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را بدین گونه میتوانیم دسته بندی نماییم؛
واقعه گروگان گیری سفارت آمریکا
ایجاد اجماع در جهان اسلام حول یک محور
پذیرش شرایط ایران و قطعنامه 598 توسط صدام حسین
تصمیم بر اعلان بیطرفی در جنگ کویت
تعیین متجاوز در جنگ ایران و عراق
ممانعت از ارجاع ایران به فصل هفت منشورسازمان ملل
- آمریکا در سال 1980 و بعد از بحث گروگانگیری، تلاش کرد ایران را ذیل فصل هفتم منشور محکوم نماید که با تلاشهای انجام شده و وتوی روسیه ناکام ماند.
- در سال 1988، دولت آمریکا کوشید به بهانه عدم پذیرش قطعنامه 598 ایران را تحت فصل هفتم منشور محکوم نماید. در این مورد، حتی روسها به ایرانیها گفتند که نمیتوانند این قطعنامه را وتو کنند.در این قطعنامه،انواع تحریمها علیه کشورمان طرح شده بود. روسها آمدند به ما گفتند که ما دیگر نمیتوانیم در برابر قطعنامه دوم آمریکا مقابله کنیم و یک متنی را به ما دادند که عین قطعنامه 661 بود. یعنی انواع تحریمها را برای ایران گذاشته بودند.درآن دوران، ما با مذاکرات فشرده با سایراعضای شورای امنیت و ایجاد فضای مساعد سیاسی با بیان شفاف و دقیق دیدگاههای ایران در خصوص قطعنامه 598، توانستیم مانع موفقیت آمریکا شویم. از طریق نامهای که به tantamount معروف شد مانع آن شدیم. ما پس از اجازه امام، یک نامهای نوشتیم و گفتیم که پذیرش طرح اجرایی دبیر کل به مثابه پذیرش قطعنامه 598 است. و بعد با اعضای شورا مذاکره کردیم و مانع قطعنامه تحریم شدیم.
- مورد سوم در موضوع هستهای و در دور اول مذاکرات هستهای بود که در سال 2004 (1383) اتفاق افتاد. آقای بولتن سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد بود و یک non-paper را میان اعضا پخش کرده بود که ما باید ایران را از آژانس به شورای امنیت بیاوریم. چطور مانع این شدیم؟ در آن زمان با مذاکرات پاریس و توافق پاریس مانع رفتن ایران به شورای امنیت شدیم. از این طریق توانستیم در زمان دولت اصلاحات مانع از تحقق آرزوی آمریکاییها در وارد کردن بحث هستهای ایران شویم.
مذاکرات هستهای در سال 2003 میلادی (1382)
مباحث هستهای پس ازبیانیه تهران
منبع: تابناک